معنی فارسی rubby

B1

نرم و لطیف، معمولاً برای توصیف بافت یا جنس به کار می‌رود.

Soft and pleasant to touch; often used to describe a texture.

example
معنی(example):

اسکراب‌های نرم برای درمان در اسپا عالی بودند.

مثال:

The rubby scrubs were perfect for the spa treatment.

معنی(example):

من عاشق این هستم که چقدر پارچه نرم بر روی پوست من احساس خوبی دارد.

مثال:

I love how the rubby fabric feels against my skin.

معنی فارسی کلمه rubby

: معنی rubby به فارسی

نرم و لطیف، معمولاً برای توصیف بافت یا جنس به کار می‌رود.