معنی فارسی run something to earth
B2یافتن یا پیدا کردن چیزی یا شخصی که به دنبال آن هستیم، به ویژه بعد از جستجوی زیاد.
To track down or locate someone or something after a thorough search.
- VERB
example
معنی(example):
سرانجام مدارک گمشده را بعد از جستجوی everywhere پیدا کردیم.
مثال:
We finally ran the missing documents to earth after searching everywhere.
معنی(example):
او پس از یک تحقیق طولانی موفق شد مجرم را پیدا کند.
مثال:
He managed to run the culprit to earth after a long investigation.
معنی فارسی کلمه run something to earth
:
یافتن یا پیدا کردن چیزی یا شخصی که به دنبال آن هستیم، به ویژه بعد از جستجوی زیاد.