معنی فارسی runtee

B1

بازی یا فعالیتی که در آن دویدن جزو اصلی است و به سرگرمی منجر می‌شود.

A game or activity where running is a key component and leads to fun.

example
معنی(example):

بازی رانتی در بین بچه‌ها بسیار محبوب بود.

مثال:

The runtee game was very popular among the kids.

معنی(example):

ما در نمایشگاه مدرسه بازی رانتی کردیم.

مثال:

We played runtee during the school fair.

معنی فارسی کلمه runtee

: معنی runtee به فارسی

بازی یا فعالیتی که در آن دویدن جزو اصلی است و به سرگرمی منجر می‌شود.