معنی فارسی ruttishness
B2رَتیشِنِس به حالتی اشاره دارد که در آن فرد رفتارهایی شبیه به رفتارهای حیوانات در دوره جفتگیری از خود نشان میدهد، مانند به نمایش گذاشتن قدرت و جذابیت.
The state of being lustful or lecherous.
- NOUN
example
معنی(example):
رَتیشِنِس او در نحوه صحبت کردنش با او مشهود بود.
مثال:
His ruttishness was evident in the way he spoke to her.
معنی(example):
رَتیشِنِس نرها در فصل جفتگیری به وضوح مشخص است.
مثال:
The ruttishness of the males during mating season is quite pronounced.
معنی فارسی کلمه ruttishness
:
رَتیشِنِس به حالتی اشاره دارد که در آن فرد رفتارهایی شبیه به رفتارهای حیوانات در دوره جفتگیری از خود نشان میدهد، مانند به نمایش گذاشتن قدرت و جذابیت.