معنی فارسی sabbaticals

B1

مرخصی‌های طولانی مدت برای استراحت یا تحقیق که معمولاً برای کارمندان فراهم می‌شود.

Extended leave from work, typically for academic research or personal development.

noun
معنی(noun):

An extended period of leave from a person's usual pursuits.

example
معنی(example):

بسیاری از استادان به مدت سبت برای تمرکز بر تحقیق، وقت می‌گذارند.

مثال:

Many professors take sabbaticals to focus on research.

معنی(example):

شرکت بعد از پنج سال خدمت، سبت‌ها را ارائه می‌دهد.

مثال:

The company offers sabbaticals after five years of service.

معنی فارسی کلمه sabbaticals

: معنی sabbaticals به فارسی

مرخصی‌های طولانی مدت برای استراحت یا تحقیق که معمولاً برای کارمندان فراهم می‌شود.