معنی فارسی sabring

B1

فعل به معنای عمل شمشیر زدن، به ویژه در ورزش یا نبرد.

The action of using a saber, especially in sports or combat.

verb
معنی(verb):

To strike or kill with a sabre.

example
معنی(example):

او از شمشیر زدن با دوستانش در حین تمرین لذت می‌برد.

مثال:

He enjoys sabring his friends during practice.

معنی(example):

شمشیر زدن مهارتی ضروری برای هر شمشیرباز است.

مثال:

Sabring is an essential skill for any fencer.

معنی فارسی کلمه sabring

: معنی sabring به فارسی

فعل به معنای عمل شمشیر زدن، به ویژه در ورزش یا نبرد.