معنی فارسی sallower

B1 /ˈsæ.ləʊ.əɹ/

خورنده، به موجودی اشاره دارد که به سرعت یا به طور غیرطبیعی مقادیر زیادی را می‌بلعد.

One that swallows eagerly or excessively.

adjective

معنی(adjective):

(of skin) Yellowish.

معنی(adjective):

(of a person) Having skin (especially on the face) of a sickly pale colour.

معنی(adjective):

(of objects or dim light) Having a similar pale, yellowish colour.

معنی(adjective):

Dirty; murky.

example

معنی(example):

این ماهی به دلیل عادات تغذیه‌ای خاصش به عنوان یک ماهی خورنده شناخته می‌شود.

مثال:

The fish is known as a sallower due to its unique feeding habits.

معنی(example):

او به عنوان یک خورنده شناخته می‌شود و همیشه مشتاق است که بیشتر از آنچه می‌تواند مدیریت کند، بگیرد.

مثال:

He is a known sallower, always eager to take in more than he can handle.

معنی فارسی کلمه sallower

خورنده، به موجودی اشاره دارد که به سرعت یا به طور غیرطبیعی مقادیر زیادی را می‌بلعد.