معنی فارسی sanenesses

B2

جمع کلمه 'عقل' به معنای وضعیتی که شخص از نظر روحی و روانی سالم است.

Plural of saneness; several instances of soundness of mind.

example
معنی(example):

عقل و منطق نامزدها در حین ارزیابی‌ها مقایسه شد.

مثال:

The sanenesses of the candidates were compared during the evaluations.

معنی(example):

سنجش عقل‌های مختلفی در پاسخ‌های ارائه شده مشاهده شد.

مثال:

Different sanenesses were observed in the responses given.

معنی فارسی کلمه sanenesses

: معنی sanenesses به فارسی

جمع کلمه 'عقل' به معنای وضعیتی که شخص از نظر روحی و روانی سالم است.