معنی فارسی scabbler
B1کسی که چیزی را از سطحی جدا یا کنده میکند.
A person or tool that scrapes or strips off materials.
- NOUN
example
معنی(example):
کسی که مشغول به جدا کردن رنگ قدیمی به دقت کار میکرد.
مثال:
The scabbler worked to remove the old paint carefully.
معنی(example):
به عنوان یک کندهکار، او نیاز به استفاده از ابزار مناسب داشت.
مثال:
As a scabbler, he needed to use the right tools.
معنی فارسی کلمه scabbler
:
کسی که چیزی را از سطحی جدا یا کنده میکند.