معنی فارسی scentproof
B1کیسه یا ظرفی که اجازه نمیدهد بوها از آن خارج شوند یا وارد آن شوند.
Designed to prevent the escape of odors.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
کیسه بیبو کننده خوراکی، غذا را تازه نگه میدارد بدون اینکه بویی فرار کند.
مثال:
The scentproof bag keeps the food fresh without any odors escaping.
معنی(example):
او یک ظرف بیبو کننده برای خوراکیهای سگش خرید.
مثال:
He bought a scentproof container for his dog’s treats.
معنی فارسی کلمه scentproof
:
کیسه یا ظرفی که اجازه نمیدهد بوها از آن خارج شوند یا وارد آن شوند.