معنی فارسی scentlessness
B1عدم وجود بو؛ حالتی که در آن هیچ بویی احساس نمیشود.
The quality of being free from scent or fragrance.
- NOUN
example
معنی(example):
این محصول به خاطر بیبوییاش معروف است و برای بینیهای حساس عالی است.
مثال:
The product is known for its scentlessness and is great for sensitive noses.
معنی(example):
بیبویی در برخی موارد در محصولات مراقبت شخصی ترجیح داده میشود.
مثال:
Scentlessness is sometimes preferred in personal care items.
معنی فارسی کلمه scentlessness
:
عدم وجود بو؛ حالتی که در آن هیچ بویی احساس نمیشود.