معنی فارسی schlentered
B1شلنترز و یا در حالت گذشته، به معنای راه رفتن با کفشهای خندهدار و به شیوهای شاد.
Past tense of to schlenter; to move about in silly shoes, often causing amusement.
- VERB
example
معنی(example):
او با شلنترز خود در جشن پیش رفت و همه را خنداند.
مثال:
He schlentered his way through the party, making everyone laugh.
معنی(example):
آنها در دفتر با شلنترز خود قدم زدند و شادی را به همکارانشان آوردند.
مثال:
They schlentered around the office, bringing joy to their colleagues.
معنی فارسی کلمه schlentered
:
شلنترز و یا در حالت گذشته، به معنای راه رفتن با کفشهای خندهدار و به شیوهای شاد.