معنی فارسی sconcer

B2

بهت زده یا گیج کردن کسی به دلیل وقایع غیرمترقبه.

To astonish or bewilder someone, often due to unexpected events.

example
معنی(example):

صدای عجیب باعث بهت همگان در اتاق شد.

مثال:

The strange noise seemed to sconcer everyone in the room.

معنی(example):

او به خاطر اعلام غیرمنتظره متعجب شد.

مثال:

She was sconcered by the unexpected announcement.

معنی فارسی کلمه sconcer

: معنی sconcer به فارسی

بهت زده یا گیج کردن کسی به دلیل وقایع غیرمترقبه.