معنی فارسی scoutcraft
B1مهارتها و فنون مربوط به پیشگامی و زندگی در فضای باز.
Skills and techniques related to scouting and outdoor living.
- NOUN
example
معنی(example):
هنر پیشگامی مهارتهایی مانند کمپ زدن و ناوبری را آموزش میدهد.
مثال:
Scoutcraft teaches skills like camping and navigation.
معنی(example):
آنها هنر پیشگامی را برای آمادهسازی برای ماجراجوییهای خارج از خانه یاد گرفتند.
مثال:
They learned scoutcraft to prepare for their outdoor adventures.
معنی فارسی کلمه scoutcraft
:
مهارتها و فنون مربوط به پیشگامی و زندگی در فضای باز.