معنی فارسی scouthered

B1

اسکؤتر شدن به مرحله‌ای اطلاق می‌شود که فرد مهارت‌ها و قابلیت‌های خود را در اسکؤت ثابت کرده باشد.

The state of having achieved recognition in scouting through demonstrated skills.

example
معنی(example):

او به خاطر اسکؤتر شدن در کمپ ملی افتخار می‌کرد.

مثال:

He felt proud to be scouthered at the national camp.

معنی(example):

اسکؤتر شدن به این معنی است که مهارت‌های خود را ثابت کرده‌اید.

مثال:

Being scouthered means you have proven your skills.

معنی فارسی کلمه scouthered

: معنی scouthered به فارسی

اسکؤتر شدن به مرحله‌ای اطلاق می‌شود که فرد مهارت‌ها و قابلیت‌های خود را در اسکؤت ثابت کرده باشد.