معنی فارسی scove
B1اسکوو، وسیلهای است برای پاک کردن یا تراشیدن سطوح، معمولاً برای تمیز کردن یا آمادهسازی یک سطح.
A tool for cleaning or scraping surfaces, often used to remove debris.
- OTHER
example
معنی(example):
من از اسکوو برای تمیز کردن کفشهای گلی استفاده کردم.
مثال:
I used a scove to clean the muddy shoes.
معنی(example):
یک اسکوو زمانی مفید است که بخواهید چیزی را از روی سطحی بکنید.
مثال:
A scove is useful when you need to scrape something off.
معنی فارسی کلمه scove
:
اسکوو، وسیلهای است برای پاک کردن یا تراشیدن سطوح، معمولاً برای تمیز کردن یا آمادهسازی یک سطح.