معنی فارسی scurrilousness
B2کیفیت یا حالت بیادب و توهینآمیز بودن؛ شایعات و اتهامات بیاساس.
The quality of being scurrilous; abusive or vulgar language or remarks.
- NOUN
example
معنی(example):
بیادبی اتهامات همه را شگفتزده کرد.
مثال:
The scurrilousness of the accusations shocked everyone.
معنی(example):
او نمیتوانست بیادبی شایعاتی را که دربارهاش در حال گردش بود، باور کند.
مثال:
She couldn't believe the scurrilousness of the rumors circulating about her.
معنی فارسی کلمه scurrilousness
:
کیفیت یا حالت بیادب و توهینآمیز بودن؛ شایعات و اتهامات بیاساس.