معنی فارسی scurvies
B2بیماری ناشی از کمبود ویتامین C که با علائمی مانند خستگی و خونریزی لثهها همراه است.
A disease caused by a deficiency of vitamin C, characterized by weakness and bleeding gums.
- NOUN
example
معنی(example):
ملوانان به دلیل کمبود غذاهای تازه دچار بیماری اسکوروی شدند.
مثال:
The sailors suffered from scurvies due to lack of fresh food.
معنی(example):
خوردن میوهها برای جلوگیری از بیماری اسکوروی ضروری است.
مثال:
Eating fruits is essential to prevent scurvies.
معنی فارسی کلمه scurvies
:
بیماری ناشی از کمبود ویتامین C که با علائمی مانند خستگی و خونریزی لثهها همراه است.