معنی فارسی seallike

B1

شبیه به فوک، برای توصیف موجودی یا چیزی که ویژگی‌های ظاهری یا حرکتی فوک‌ها را دارد.

Resembling a seal; used to describe a creature or object that has seal-like characteristics.

example
معنی(example):

این موجود ظاهری شبیه به فوک داشت و خز صافی داشت.

مثال:

The creature had a seallike appearance, with sleek fur.

معنی(example):

حرکاتش شبیه به فوک بود، زیبا و روان.

مثال:

Its movements were seallike, graceful and fluid.

معنی فارسی کلمه seallike

: معنی seallike به فارسی

شبیه به فوک، برای توصیف موجودی یا چیزی که ویژگی‌های ظاهری یا حرکتی فوک‌ها را دارد.