معنی فارسی seatmates

A2

افرادی که در یک وسیله نقلیه یا جایی کنار هم می‌نشینند.

People who sit next to each other in a vehicle or place.

example
معنی(example):

دانش‌آموزان در طول امتحان هم‌صندلی بودند.

مثال:

The students were seatmates during the exam.

معنی(example):

آنها به عنوان هم‌صندلی در کلاس دوستان شدند.

مثال:

They became friends as seatmates in class.

معنی فارسی کلمه seatmates

: معنی seatmates به فارسی

افرادی که در یک وسیله نقلیه یا جایی کنار هم می‌نشینند.