معنی فارسی seawoman
B1زن دریایی، زنی که با دریا و دریانوردی سروکار دارد.
A woman who is involved in maritime activities or has a strong connection to the sea.
- NOUN
example
معنی(example):
زنی دریایی کشتی را در طوفان هدایت کرد.
مثال:
The seawoman navigated the ship through the storm.
معنی(example):
به عنوان یک زن دریایی، او ارتباط عمیقی با اقیانوس داشت.
مثال:
As a seawoman, she had a deep connection with the ocean.
معنی فارسی کلمه seawoman
:
زن دریایی، زنی که با دریا و دریانوردی سروکار دارد.