معنی فارسی secerned

B2

جدا شده، به معنای تفکیک یا تشخیص بین چیزهای متفاوت.

To have separated or distinguished between two or more things.

example
معنی(example):

او تفاوت‌ها را در دو نقاشی تشخیص داد.

مثال:

He secerned the differences in the two paintings.

معنی(example):

پس از تفکر زیاد، او حقیقت را از دروغ‌ها تشخیص داد.

مثال:

After much thought, she secerned the truth from the lies.

معنی فارسی کلمه secerned

: معنی secerned به فارسی

جدا شده، به معنای تفکیک یا تشخیص بین چیزهای متفاوت.