معنی فارسی secernent
B1دستهای از موجودات یا افراد که قابلیت جدا کردن و تمایز قائل شدن را دارند.
Having the ability to distinguish or discern.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
قسمت جداکننده مغز به تمایز بین ورودیهای حسی مختلف کمک میکند.
مثال:
The secernent part of the brain helps distinguish between different sensory inputs.
معنی(example):
در یک بحث، یک فرد جداکننده میتواند دیدگاههای مختلف را مشخص کند.
مثال:
In a discussion, a secernent individual can pinpoint varying perspectives.
معنی فارسی کلمه secernent
:
دستهای از موجودات یا افراد که قابلیت جدا کردن و تمایز قائل شدن را دارند.