معنی فارسی see daylight
B2به معنای دیدن نشانههایی از پیشرفت یا امید در یک موقعیت دشوار است.
To begin to see or sense a positive outcome in a difficult situation.
- IDIOM
example
معنی(example):
پس از ساعتها مطالعه، بالاخره میبینم که روشنایی پیدا میشود.
مثال:
After hours of studying, I finally see daylight.
معنی(example):
زمانی که پروژه را تمام کردم، بالاخره میتوانستم روشنایی را ببینم.
مثال:
Once I finished the project, I could finally see daylight.
معنی فارسی کلمه see daylight
:
به معنای دیدن نشانههایی از پیشرفت یا امید در یک موقعیت دشوار است.