معنی فارسی seeably

B1

به وضوح، به حالتی که می‌توان چیزی را به راحتی مشاهده کرد.

In a manner that is able to be seen; visibly.

example
معنی(example):

این پروژه می‌تواند به وضوح منابع جامعه را بهبود بخشد.

مثال:

The project can seeably improve the community's resources.

معنی(example):

تغییرات به وضوح برای محیط زیست مفید هستند.

مثال:

The changes are seeably beneficial for the environment.

معنی فارسی کلمه seeably

: معنی seeably به فارسی

به وضوح، به حالتی که می‌توان چیزی را به راحتی مشاهده کرد.