معنی فارسی self-denying

B2

خودانکار بودن، وضعیتی است که فرد نیازها یا خواسته‌های خود را نادیده می‌گیرد.

Characterized by the denial of one's own needs or desires.

adjective
معنی(adjective):

Without concern for one's own advantage; selfless or self-sacrificing.

example
معنی(example):

او بسیار خودانکار است و همیشه دیگران را مقدم بر خود می‌سازد.

مثال:

She is very self-denying, always putting others before herself.

معنی(example):

طبیعت خودانکار او باعث می‌شود که درخواست کمک برایش دشوار باشد.

مثال:

His self-denying nature makes it hard for him to ask for help.

معنی فارسی کلمه self-denying

: معنی self-denying به فارسی

خودانکار بودن، وضعیتی است که فرد نیازها یا خواسته‌های خود را نادیده می‌گیرد.