معنی فارسی self-righteous

B2

خودرأی به حالتی اشاره دارد که فرد احساس برتری اخلاقی یا درستکاری نسبت به دیگران می‌کند.

Having or characterized by a certainty that one is totally correct or morally superior.

adjective
معنی(adjective):

Piously self-assured and smugly moralistic.

example
معنی(example):

او اغلب درباره نظراتش خودرأی است.

مثال:

He is often self-righteous about his opinions.

معنی(example):

رفتار خودرأی او گفتگو را سخت کرده بود.

مثال:

Her self-righteous attitude made it hard to have a conversation.

معنی فارسی کلمه self-righteous

: معنی self-righteous به فارسی

خودرأی به حالتی اشاره دارد که فرد احساس برتری اخلاقی یا درستکاری نسبت به دیگران می‌کند.