معنی فارسی self-service
B1خود خدماتی، سیستمی که در آن مشتریان خود به جای استفاده از کارکنان، خدمات را دریافت و مدیریت میکنند.
A system where customers serve themselves rather than being served by staff.
- noun
noun
معنی(noun):
The practice of serving oneself, usually when purchasing items.
example
معنی(example):
در یک رستوران خود خدماتی، مشتریان غذاهای خود را انتخاب و پرداخت میکنند.
مثال:
In a self-service restaurant, customers choose and pay for their own food.
معنی(example):
صندوق خود خدماتی به خریداران این امکان را میدهد که کالاهای خود را خودشان اسکن و پرداخت کنند.
مثال:
The self-service checkout allows shoppers to scan and pay for their items themselves.
معنی فارسی کلمه self-service
:
خود خدماتی، سیستمی که در آن مشتریان خود به جای استفاده از کارکنان، خدمات را دریافت و مدیریت میکنند.