معنی فارسی self-sow
B1رشد یک گیاه به طور طبیعی بدون کمک انسانی، با پخش دانههای خود.
The process whereby a plant spreads its seeds and grows without human intervention.
- VERB
example
معنی(example):
گلهای وحشی هر سال در باغ به طور خودبخود رشد میکنند.
مثال:
The wildflowers tend to self-sow in the garden each year.
معنی(example):
باغبانان اغلب از دیدن رشد خودبخود گیاهان لذت میبرند.
مثال:
Gardeners often enjoy watching plants self-sow.
معنی فارسی کلمه self-sow
:
رشد یک گیاه به طور طبیعی بدون کمک انسانی، با پخش دانههای خود.