معنی فارسی selflessness

B2

فداکاری، بدون توقع یا انتظار پاداش، برای خیر دیگران عمل کردن.

The quality of being selfless; putting others' needs before one's own.

noun
معنی(noun):

The quality or state of being selfless.

example
معنی(example):

فداکاری او الهام‌بخش همه کسانی بود که در اطرافش بودند.

مثال:

Her selflessness inspired everyone around her.

معنی(example):

فداکاری اغلب در بسیاری از فرهنگ‌ها به عنوان یک فضیلت دیده می‌شود.

مثال:

Selflessness is often seen as a virtue in many cultures.

معنی فارسی کلمه selflessness

: معنی selflessness به فارسی

فداکاری، بدون توقع یا انتظار پاداش، برای خیر دیگران عمل کردن.