معنی فارسی self-liquidating

B2

پروژه یا فعالیتی که هزینه‌های آن از درآمد حاصل خود تأمین می‌شود.

Able to generate enough revenue to cover its own costs.

example
معنی(example):

سرمایه‌گذاری به گونه‌ای طراحی شده است که به تدریج خود را نقد کند.

مثال:

The investment is designed to be self-liquidating over time.

معنی(example):

یک پروژه خودنقدشونده پس از هزینه‌های اولیه نیاز به تأمین مالی اضافی ندارد.

مثال:

A self-liquidating project does not require additional funding after initial costs.

معنی فارسی کلمه self-liquidating

: معنی self-liquidating به فارسی

پروژه یا فعالیتی که هزینه‌های آن از درآمد حاصل خود تأمین می‌شود.