معنی فارسی self-loading
B1تجهیزاتی که میتوانند به صورت خودکار بارگیری کنند.
Referring to machinery that can load itself without manual assistance.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ویژگی خودبارگیری ماشین کار را آسانتر کرد.
مثال:
The self-loading feature of the machine made the job easier.
معنی(example):
تجهیزات خودبارگیر میتواند کارایی را در صنایع مختلف افزایش دهد.
مثال:
Self-loading equipment can enhance efficiency in various industries.
معنی فارسی کلمه self-loading
:
تجهیزاتی که میتوانند به صورت خودکار بارگیری کنند.