معنی فارسی selfsustainingly
B2به طور خودکفا، در حالتی که چیزی میتواند به طور مستقل و بدون نیاز به دخالت خارجی زنده بماند یا عمل کند.
In a manner that allows a system or entity to maintain itself without outside help.
- ADVERB
example
معنی(example):
باغ به گونهای طراحی شده بود که بدون آب اضافی به طور مستقل رشد کند.
مثال:
The garden was designed to grow selfsustainingly without additional water.
معنی(example):
جامعه آنها هدف دارد که به طور خودکفا عمل کند تا هزینهها را کاهش دهد.
مثال:
Their community aims to operate selfsustainingly to reduce costs.
معنی فارسی کلمه selfsustainingly
:
به طور خودکفا، در حالتی که چیزی میتواند به طور مستقل و بدون نیاز به دخالت خارجی زنده بماند یا عمل کند.