معنی فارسی semiclosed
B1نیمه بسته به حالتی اطلاق میشود که کامل نیست و برخی از اجزای آن در دسترس یا فعال نیستند.
Partially closed; not fully closed, allowing some passage or flow.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پنجره نیمه بسته است و اجازه میدهد که مقداری هوای تازه وارد شود.
مثال:
The window is semiclosed, allowing some fresh air to come in.
معنی(example):
یک مدار نیمه بسته هنوز میتواند اجازه دهد که مقداری جریان عبور کند.
مثال:
A semiclosed circuit can still allow some current to flow.
معنی فارسی کلمه semiclosed
:
نیمه بسته به حالتی اطلاق میشود که کامل نیست و برخی از اجزای آن در دسترس یا فعال نیستند.