معنی فارسی semiclose

B1

به صورت تقریبی نزدیک یا در فاصله نزدیکی قرار گرفته.

Being in a position that is approximate but not fully close.

example
معنی(example):

این فروشگاه به‌صورت نیمه‌نزدیک به خیابان اصلی قرار دارد و پیدا کردن آن آسان است.

مثال:

The store is semiclose to the main street, making it easy to find.

معنی(example):

آنها به‌صورت نیمه‌نزدیک به یکدیگر ایستاده بودند و رازها را به اشتراک می‌گذاشتند.

مثال:

They stood semiclose to each other, sharing secrets.

معنی فارسی کلمه semiclose

: معنی semiclose به فارسی

به صورت تقریبی نزدیک یا در فاصله نزدیکی قرار گرفته.