معنی فارسی semicomplete

B1

نیمه کامل به معنای این است که چیزی به طور کامل نیست، اما برخی از اجزاء یا ویژگی‌ها را دارد.

Partly complete; not fully finished, but has some elements that are complete.

example
معنی(example):

پازل نیمه کامل است؛ فقط چند قطعه کم است.

مثال:

The puzzle is semicomplete; only a few pieces are missing.

معنی(example):

دانش او در مورد این موضوع نیمه کامل است، زیرا او مبانی را می‌داند اما جزئیات پیشرفته را ندارد.

مثال:

Her knowledge of the topic is semicomplete, as she knows the basics but lacks advanced details.

معنی فارسی کلمه semicomplete

: معنی semicomplete به فارسی

نیمه کامل به معنای این است که چیزی به طور کامل نیست، اما برخی از اجزاء یا ویژگی‌ها را دارد.