معنی فارسی semicomplicated
B1نیمه پیچیده به معنای این است که چیزی پیچیدگیهای جزئی دارد، اما هنوز قابل فهم است.
Partly complicated; not entirely simple, but can be understood with some effort.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
دستورالعملها نیمه پیچیده هستند و نیاز به تلاش برای درک دارند.
مثال:
The instructions are semicomplicated, requiring some effort to understand.
معنی(example):
پروژه نیمه پیچیده بود، با چند مرحله ساده و برخی که چالشبرانگیزتر بودند.
مثال:
The project was semicomplicated, with a few straightforward steps and some that were more challenging.
معنی فارسی کلمه semicomplicated
:
نیمه پیچیده به معنای این است که چیزی پیچیدگیهای جزئی دارد، اما هنوز قابل فهم است.