معنی فارسی semiconspicuous
B1نیمه قابل مشاهده، به معنای اینکه چیزی یا کسی بهطور کامل نمایان نیست اما به طوری کم و بیش دیده میشود.
Partially visible; not fully apparent.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پرده نیمه شفاف حرکات او را نیمه قابل مشاهده کرد.
مثال:
The semi-transparent curtain made her movements semiconspicuous.
معنی(example):
رفتار نیمه قابل مشاهده او در مهمانی چند نفر را به تعجب انداخت.
مثال:
His semiconspicuous behavior at the party raised some eyebrows.
معنی فارسی کلمه semiconspicuous
:
نیمه قابل مشاهده، به معنای اینکه چیزی یا کسی بهطور کامل نمایان نیست اما به طوری کم و بیش دیده میشود.