معنی فارسی semicontinuous
B1نیمه پیوسته، به توابعی اشاره دارد که دارای نقاط شکست است اما تا حدی پیوستگی خود را حفظ میکند.
A function that is continuous except at certain points where it may have discontinuities.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تابع نیمه پیوسته دارای وقفههایی است اما برخی از پیوستگی خود را حفظ میکند.
مثال:
The semicontinuous function has breaks but retains some of its continuity.
معنی(example):
در ریاضیات، یک تابع نیمه پیوسته میتواند در نقاط خاص به طور ناگهانی تغییر کند.
مثال:
In mathematics, a semicontinuous function can change abruptly at certain points.
معنی فارسی کلمه semicontinuous
:
نیمه پیوسته، به توابعی اشاره دارد که دارای نقاط شکست است اما تا حدی پیوستگی خود را حفظ میکند.