معنی فارسی semidelirious
B1نیمههذیانی، حالتی بین هذیان و هوشیاری، معمولاً ناشی از خستگی یا بیماری.
A state that is partially delirious, often due to fatigue or illness.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پس از سفر طولانی، او از خستگی نیمههذیانی بود.
مثال:
After the long journey, he was semidelirious from exhaustion.
معنی(example):
خندههای نیمههذیانی او اتاق را پر کرد وقتی که داستان را تعریف کرد.
مثال:
Her semidelirious laughter filled the room as she told the story.
معنی فارسی کلمه semidelirious
:
نیمههذیانی، حالتی بین هذیان و هوشیاری، معمولاً ناشی از خستگی یا بیماری.