معنی فارسی semidelirium
B1نیمههذیانی، وضعیتی که در آن فرد بین حالت هذیانی و هوشیاری قرار دارد.
A condition that is between delirium and consciousness.
- NOUN
example
معنی(example):
نیمههذیانی او باعث شد که نتواند بر واقعیت تمرکز کند.
مثال:
His semidelirium made it hard for him to focus on reality.
معنی(example):
در طول تبش، او نیمههذیانی را تجربه کرد، که خوابها و واقعیت را با هم آمیخت.
مثال:
During his fever, he experienced semidelirium, mixing dreams with reality.
معنی فارسی کلمه semidelirium
:
نیمههذیانی، وضعیتی که در آن فرد بین حالت هذیانی و هوشیاری قرار دارد.