معنی فارسی semideltaic
B1نیمهدلتا، ساختار جغرافیایی که ویژگیهای دلتا را در حد کمتری دارد.
A geographic structure that has delta characteristics to a lesser degree.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ساختار نیمهدلتاایی رودخانه بر اکوسیستم آن تأثیر گذاشت.
مثال:
The semideltaic structure of the river influenced its ecosystem.
معنی(example):
در مناطق نیمهدلتاای، گونههای آب شیرین و آب شور هر دو شکوفا میشوند.
مثال:
In semideltaic areas, both fresh and saltwater species thrive.
معنی فارسی کلمه semideltaic
:
نیمهدلتا، ساختار جغرافیایی که ویژگیهای دلتا را در حد کمتری دارد.