معنی فارسی semilong

B1

به نوعی لباس یا چیز دیگر که بلندی آن بین کوتاه و بلند است.

Describing an item, especially clothing, that is of medium length, between short and long.

example
معنی(example):

او یک کتش نیمه بلند پوشیده بود که درست بالای زانوهایش می‌رسید.

مثال:

He wore a semilong coat that reached just above his knees.

معنی(example):

لباس نیمه بلندی بود که برای هم رویدادهای غیررسمی و رسمی مناسب بود.

مثال:

The dress was semilong, perfect for both casual and formal events.

معنی فارسی کلمه semilong

: معنی semilong به فارسی

به نوعی لباس یا چیز دیگر که بلندی آن بین کوتاه و بلند است.