معنی فارسی semiloyalty

B1

نوعی وفاداری که به طور کامل و صد در صد نیست و نشان‌دهنده تردید یا عدم تعهد کامل است.

A form of loyalty that is partial or not completely committed.

example
معنی(example):

نیمه وفاداری او باعث شد تیم به طور کامل به او اعتماد نکند.

مثال:

His semiloyalty made it difficult for the team to trust him completely.

معنی(example):

نیمه وفاداری اغلب در افرادی دیده می‌شود که از یک هدف حمایت می‌کنند اما کاملاً متعهد نمی‌شوند.

مثال:

Semiloyalty can often be seen in people who support a cause but not fully commit.

معنی فارسی کلمه semiloyalty

: معنی semiloyalty به فارسی

نوعی وفاداری که به طور کامل و صد در صد نیست و نشان‌دهنده تردید یا عدم تعهد کامل است.