معنی فارسی semiministerial
B1نیمه وزارتی، مربوط به یک مقام یا نشست که به طور کامل از اختیارات یک وزیر برخوردار نیست.
Related to a role or meeting that is not fully within the authority of a minister.
- OTHER
example
معنی(example):
جلسه نیمه وزیر بسیار ضروری برای بحث در مورد تغییرات سیاست بود.
مثال:
The semiministerial meeting was essential for discussing policy changes.
معنی(example):
او یک موقعیت نیمه وزارتی در سازمان داشت.
مثال:
She held a semiministerial position within the organization.
معنی فارسی کلمه semiministerial
:
نیمه وزارتی، مربوط به یک مقام یا نشست که به طور کامل از اختیارات یک وزیر برخوردار نیست.