معنی فارسی semimystic
B1نیمه عرفانی، اشاره به حالتی دارد که برخی ویژگیهای عرفانی را نشان میدهد اما به طور کامل در آن غرق نمیشود.
Characteristic of something that has semi-mystical qualities but is not fully mystical.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
آیینهای نیمه عرفانی توجهها را جلب کردند اما درک کامل نداشتند.
مثال:
The semimystic rituals attracted attention but lacked full understanding.
معنی(example):
او اغلب به شیوهای نیمه عرفانی در طول سخنرانیهایش صحبت میکرد.
مثال:
She often spoke in a semimystic manner during her lectures.
معنی فارسی کلمه semimystic
:
نیمه عرفانی، اشاره به حالتی دارد که برخی ویژگیهای عرفانی را نشان میدهد اما به طور کامل در آن غرق نمیشود.