معنی فارسی semimystically
B1به طور نیمه عرفانی، اشاره به سبکی دارد که عناصری از عرفان را در بر میگیرد اما به طور کامل نیست.
In a manner that is partially mystical, often leaving things ambiguous.
- ADVERB
example
معنی(example):
این کتاب به طور نیمه عرفانی نوشته شده است و بسیاری از چیزها برای تفسیر باز میماند.
مثال:
The book was written semimystically, leaving much open to interpretation.
معنی(example):
او مفهوم را به صورت نیمه عرفانی توضیح داد که برای حضار جالب بود.
مثال:
He explained the concept semimystically, which intrigued the audience.
معنی فارسی کلمه semimystically
:
به طور نیمه عرفانی، اشاره به سبکی دارد که عناصری از عرفان را در بر میگیرد اما به طور کامل نیست.