معنی فارسی semiminor

B1

نیمه کوچک، به چیزی اشاره دارد که اهمیت یا اندازه‌اش کمتر از حد معمول است.

Referring to something that is less significant or smaller than what is considered minor.

example
معنی(example):

او نقش نیمه کوچک‌تری در فیلم داشت، اما هنوز هم مهم بود.

مثال:

He played a semiminor role in the movie, yet it was significant.

معنی(example):

خطا نیمه کوچک بود و بر پروژه کلی تأثیری نداشت.

مثال:

The error was semiminor and didn't affect the overall project.

معنی فارسی کلمه semiminor

: معنی semiminor به فارسی

نیمه کوچک، به چیزی اشاره دارد که اهمیت یا اندازه‌اش کمتر از حد معمول است.