معنی فارسی semimonster
B1به موجودی اطلاق میشود که ویژگیهای هیولاگونه را دارد اما به طور کامل از لحاظ موجودات شناخته شده نیست.
A creature that combines traits of both monsters and conventional beings, often representing duality.
- NOUN
example
معنی(example):
داستان یک نیمههیولا را توصیف میکرد که بخشی انسان و بخشی حیوان بود.
مثال:
The story featured a semimonster, a creature that was part human and part beast.
معنی(example):
در فیلم، نیمههیولا هم به عنوان یک شرور و هم به عنوان یک شخصیت نادرست فهمیده شده عمل میکرد.
مثال:
In the film, the semimonster served as both a villain and a misunderstood character.
معنی فارسی کلمه semimonster
:
به موجودی اطلاق میشود که ویژگیهای هیولاگونه را دارد اما به طور کامل از لحاظ موجودات شناخته شده نیست.