معنی فارسی seminated
B1سمینتشده، به معنای اطلاعاتی که منتشر یا پراکنده شده است.
Having been spread or distributed to a wider audience.
- VERB
example
معنی(example):
نتایج به عموم سمینت شدهاند.
مثال:
The results have been seminates to the public.
معنی(example):
پس از سمینت شدن، اطلاعات به طور گستردهای شناخته شد.
مثال:
Once seminates, the information became widely known.
معنی فارسی کلمه seminated
:
سمینتشده، به معنای اطلاعاتی که منتشر یا پراکنده شده است.